قدیما ی آقایی صورتش رو سیاه میکرد میومد تو خیابون آواز میخوند و نوید اومدن عید رو میداد. اما شاید خودشون هم نمیدونستند که فلسفش چیه!
این مطلب رو خیلی خلاصه میذارم و از دانسته های خودم استفاده میکنم. البته با رجوع به ویکیپدیا هم بررسی کنید به همین نتیجه میرسید. ممکنه بیان ها و فلسفه های دیگه ای هم باشه اما من نشنیدم.
سیاوش به معنای مرد گندمگون است. سیاوش که مورد علاقه نامادری اش قرار داشت و به همین علت مورد سوءظن قرار میگیره با گذر از آتش بیگناهی خودش رو ثابت میکنه.
سپس براثر دسیسه ایی دیگر از سوی سودابه وادار میشود تا به جبهه جنگ با توران بپیوندد. در آنجا سپاه توران را وادار به عقب نشینی میکند. افراسیاب شاه توران پیشنهاد صلح میکند و سیاوش نیز مشروط صلح را میپذیرد کیکاووس پدرش به این کار رضایت نمیدهد و از سیاوش می خواهد که فرماندهی را واگذار کند. سیاوش ناگذیر به توران پناهنده میشود و در آنجا به دستور افراسیاب به قتل می رسد.
هر چه که تا اینجا گفتم به حاجی فیروز ربط نداشت فقط مطالبی بود برای اثبات بیگناهی و به عبارتی مظلومیت سیاوش.
برای کشتن سیاوش گلوی اون رو میبرند و از خونی که جاری می شه گیاهی سبز میشه که عده ای میگویند که گل لاله بوده. به این ترتیب مرگ سیاوش نمادی برای رشد و نمو گیاه میشه.
در هنگام پاییز بعد از برداشت محصول هنگامی که دیگر سبزی و شادابی گیاه ها از بین میرفت مراسم سوگ سیاوش یا سووشون برگزار میشده که البته همچنان در برخی از مناطق کشور مثل استان فارس برگزار میشه. این مراسم در واقع چیزی شبیه به مراسم تعزیه امام حسین است.
بعد از آن در هنگام بهار که موقع سرسبز شدن و رویش دوباره گیاهان است و جشن نوروز حاجی فیروز،مردی سیه چرده (گندمگون) می آید و نوید آمدن بهار یا تولد دوباره سیاوش را می دهد. حاجی فیروز نماینده سیاوش در دوران ماست!
ناگفته نماند که سیمین دانشور نویسنده توانایی که متاسفانه چندی پیش درگذشت کتابی با نام سووشون دارد که مضمونی در همین رابطه دارد.
این پست هم باز متن یک ترانست!
ترانه Some One Like You از خواننده ای که امسال 6 جایزه از گرمی برد و در واقع جوایز اصلی رو درو کرد. که البته یکی از جواز برای این آهنگ بود:
I heard that you're settled down
That you found a girl and you're married now
I heard that your dreams came true
Guess she gave you things I didn't give to you
Old friend, why are you so shy?
Ain't like you to hold back or hide from the light
I hate to turn up out of the blue, uninvited
But I couldn't stay away, I couldn't fight it
I had hoped you'd see my face and that you'd be reminded
That for me, it isn't over
Never mind, I'll find someone like you
I wish nothing but the best for you, too
Don't forget me, I begged, I remember you said
Sometimes it lasts in love, but sometimes it hurts instead
Sometimes it lasts in love, but sometimes it hurts instead
You know how the time flies
Only yesterday was the time of our lives
We were born and raised in a summer haze
Bound by the surprise of our glory days
I hate to turn up out of the blue, uninvited
But I couldn't stay away, I couldn't fight it
I had hoped you'd see my face and that you'd be reminded
That for me, it isn't over yet
Never mind, I'll find someone like you
I wish nothing but the best for you, too
Don't forget me, I begged, I remember you said
Sometimes it lasts in love, but sometimes it hurts instead, yeah
Nothing compares, no worries or cares
Regrets and mistakes, they're memories made
Who would have known how bittersweet this would taste?
Never mind, I'll find someone like you
I wish nothing but the best for you
Don't forget me, I begged, I remember you said
Sometimes it lasts in love, but sometimes it hurts instead
Never mind, I'll find someone like you
I wish nothing but the best for you, too
Don't forget me, I begged, I remember you said
Sometimes it lasts in love, but sometimes it hurts instead
Sometimes it lasts in love, but sometimes it hurts instead
من از این جا بودن خسته شدم
سرکوب شده با تمام ترس های کودکانه ام
و اگر تو مجبور به رفتنی
من امیدوارم که تو زودتر بری
حضور تو اینجا هنوز برای رفتن تردید داره
و من رو تنها نمی ذاره
به نظر نمیاد که این زخم ها درمان بشن
این درد خیلی واقعی و ملموسه
چیز های زیادی وجود داره که زمان نمی تونه اثرشون رو از بین ببره
وقتی تو گریه کردی من همه اشکای تو رو پاک کردم
وقتی که تو فریاد می زدی من با همه ترس های تو مبارزه کردم
و من در تمام این سالها دست های تو رو گرفته بودم
اما تو هنوز همه وجود منو در اختیار داری
تو منو اسیر می کردی
با تشعشع نور خودت
حالا من به زندگی ای که تو جا گذاشتی محدود شدم
چهره تو در رویاهای دلنشین من ماندگار شده
صدای تو در تمام ذهنم من رو دنبال می کنه
به نظر نمیاد که این زخم ها درمان بشن
این درد خیلی واقعی و ملموسه
چیز های زیادی وجود داره که زمان نمی تونه اثرشون رو از بین ببره
وقتی تو گریه کردی من همه اشکای تو رو پاک کردم
وقتی که تو فریاد می زدی من با همه ترس های تو مبارزه کردم
و من در تمام این سالها دست های تو رو گرفته بودم
اما تو هنوز همه وجود منو در اختیار داری
من تلاش زیادی کردم تا به خودم بگم (باور کنم) که تو رفتی
ولی با این که توهنوز با منی
من در تمام این مدت تنها بودم
"My Immortal By Evanescence"
I'm so tired of being here
Suppressed by all my childish fears
And if you have to leave
I wish that you would just leave
Your presence still lingers here
And it won't leave me alone
These wounds won't seem to heal
This pain is just too real
There's just too much that time cannot erase
When you cried I'd wipe away all of your tears
When you'd scream I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have
All of me
You used to captivate me
By your resonating light
Now I'm bound by the life you left behind
Your face it haunts
My once pleasant dreams
Your voice it chased away
All the sanity in me
These wounds won't seem to heal
This pain is just too real
There's just too much that time cannot erase
When you cried I'd wipe away all of your tears
When you'd scream I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have
All of me
I've tried so hard to tell myself that you're gone
But though you're still with me
I've been alone all along
این ترانه رو خیلی دوست دارم شعر زیبایی هم داره سعی می کنم تا روز یکشنبه ترجمشم بذارم. شنبه با دکتر دزفولیان تحویل پروژه دارم باید تا اون موقع روی این پروژه تمرکز کنم!!!!
به قول دوستی مهندسی و هزار دردسر
به همه مهندسای عزیز این مملکت و همه ممالک(!) روز شون رو تبریک می گم مخصوصا به همکلاسی های خودم!