...نکته!

1-     چندی پیش !!! با سه تا از دوستام رفته بودیم بیرون._قرار بود دو نفر دیگه هم بیان که نیومدند و این اتفاقات در مدت زمان انتظار برای اون دو دوست کذایی اتفاق افتاد_ در همین بین دوتا پسر بچه دست فروش اومدن طرف ما و آه و ناله که آدامس بخرین! خوب ما هم خریدیم. ولی این دوتا چنان گیر سپیچ و وبال گردن ما شدند که خلاص شدن از شرشان کاری غیر ممکن می نمود. القصه آخر کار به جایی رسید که ما مجبور شدیم با 110 تماس حاصل نماییم . خانمی که پاسخ گوی تماس من بود از من از پلیس های اطراف محل وقوع جرم پرسید گفتم مأمور راهنمایی رانندگی هست! گفت به همون بگین برخورد می کنند. Ok ولی وقتی به دوستان گفتم گفتند نه بابا به اون چه ربطی داره! به اطراف نگاه می کنم. آن طرف میدان یک ایستگاه پلیس هست. _بچه ها بریم اونجا. _ نه بابا  ول کن دیگه منتظر نمی مونیم الآن اونا بجای جم کردن اونا خودمونو می گیرن. ادامای ای که تا الآن از کنارمون رد شدن بهمون خندیدن، داریم از خیابون رد می سیم سه تا دختر از رو به رو میان. _خانوم توروخدا دو تا آدامس بخر...!

                                                                   این داستان.........

2-     همیشه یه چیزی واسه غصه خوردن وجود داره! هر روز بلآخره یه اتفاقی می افته که بگی اینم غصه امشب ما! تنها چیزی که هست و تو هیچ وقت بهش توجه نکردی اینه : تو فقط وقتی خوشحالی که خودت بخوای! در واقع اصل چیزی که الآن می گم _ چیزی که می گم یعنی تکذیب جمله اولمه_ هیچ چیز لرال ناراحت بودن وجود نداره. تو از اتفاقات دوروبرت غمگینی چون همیشه نیمه خال رو می بینی ! تو هر اتفاقی حتی مرگ نیمه مثبتی هم وجود داره . هر مرگ مصبب تولد دیگریست! _این جماه از خودم بودا!!!_.

3-     دیروز تولدم بود!_البته من این مطلب رو روز قبل از تولدم نوشتم ول این قدر تعلل کردم که فردا شد امروز، امرزو شد دیرو!_ این یعنی بزرگ شدن. نکته سوم این که همیشه روز تولدت یه کادو خودت برای خودت بخر صبح پاشو بگو عزیزم تولدم مبارک!

2_3 بزرگ می شیم اما پیر نمی شیم!_ پیر و غرغرو_

4-     فرم های اطلاعات خانوار و درصد تطبیق آنها = صداقت ملت، سیاست دولت!

5-     ما اینیم دیگه !!!!!!!!!

پ.ن : نکته ی نهفته در قسمت اول اینه که منی که نه دزدم نه خلافم نه قاچاقچی نه مضنون به ارتکاب به قتل چرا باید از پلیس بترسم!!! الله اعلم

ولی از همه مهمتر تولدم مبارک.